الف) توسعه اقتصادی و اجتماعی
از آنجا که آموزش و پرورش، فعالیتی مداوم، جامع، برای همه، برای رشد و تکامل انسان، غنای فرهنگ و تعالی جامعه تعریف شده است و همواره اینکه آیا آموزش و پرورش مصرفی است یا سرمایهای و برنامههای آن هدف است یا وسیله، مورد بحث صاحبنظران بوده و هست. مطالعات و تحقیقات سونیلسون، ادینگ و الوین(۱۹۶۱) که در مورد ۲۲ کشور انجام دادهاند نشانگر آن است که بین رشد اقتصادی و توسعه آموزش و پرورش، همبستگی و رابطه مستقیمی وجود دارد. یکی دیگر از مطالعات تطبیقی، مطالعات آقایان هاربیسون و مایرز (۱۹۶۴) در ۷۵ کشور جهان بوده است که نتایج حاصله نشانگر آن است که رشد و توسعه اقتصادی به منابع نیروی انسانی کارآمد و متخصص نیازدارد که از طریق آموزش و پرورش بخصوص دوره متوسطه و دانشگاهها تامین میگردد. سلو Solow در تحقیقات خود در آمریکا (۱۹۴۹) دریافت که ۸۷/۵ درصد ازدیاد بازداده سرانه، معلول پیشرفت دانش و تکنولوژی است. دنیسون Denison در سال ۱۹۵۷ دریافت که ۲ درصد افزایش معلومات کارگران موجب شده که نرخ رشد درآمد ملی سالیانه در آمریکا بهطور متوسط ۶۷ درصد افزایش پیدا کرده است. همچنین براساس مطالعات و تحقیقات کرا )Corra( در آمریکا از سالهای ۱۹۰۹ تا ۱۹۴۹ به این نتیجه رسیدهاند که ۴۶/۶ درصد از رشد درآمد ناخالص ملی آمریکا معلول آموزش و پرورش کارگران و پیشرفتهای تکنولوژی است. اهمیت آموزش و پرورش از قدیم مورد توجه اقتصاددانان بوده است. دانشمندانی چون آدام اسمیت، جان استوارت میل و آلفرد مارشال به نقش و اهمیت آموزش و پرورش در اقتصاد و برعکس آن واقف بوده و مطالعات و تحقیقاتی را انجام دادهاند و آنان به این نتیجه رسیدهاند که با ارزشترین نوع سرمایهگذاری، سرمایهگذاری در انسانهاست.در نهایت به این نتیجه میرسیم که آموزش و پرورش، هم مصرفی است و هم سرمایهای (دیربازده) هم وسیله است و هم هدف. هم مستقل است و هم وابسته به ارگانها و سازمانها و نهادهای دیگر. لذا اولین سوال در اذهان این است که آیا برنامهریزی کوتاه مدت، میانمدت و درازمدت در آموزش و پرورش ضروری و مفید است یا خیر؟ مطمئنا جواب مثبت خواهد بود چون پیشرفت و رکود، توسعه و ضعف اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژی به میزان برنامهریزی و عملکرد مثبت و یا منفی آموزش و پرورش بستگی دارد.
ب) تحولات اقتصادی و اجتماعی
در عصر حاضر، تحولات و دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه به علت رشد علم و تکنولوژی به حدی است که هر سازمان یا نهادی که نتواند خود را به آخرین تحولات، تغییرات و دگرگونیهای جهانی برساند، حیات و بقای خود را از دست خواهد داد. تحولات و دگرگونی با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی مستلزم نوآوری، خلاقیت، نوآوری در محصولات و خدمات جدید میباشد.
وظیفه آموزش و پرورش، اشتغالزایی نیست بلکه تربیت نیروی انسانی کارآمد و کارآفرین است که بتواند به صورت هدفمند با کسب مهارتهای لازم، مشاغل جدید را به تناسب نیاز جامعه خلق و عملی سازد.
“ادوین لند”وقتی شرکت پولاروید را در انباری راه انداخت، دو دهه بعد نخستین دوربین عکس فوری خود را روانه بازار کرد. او از هیچ، شرکتی ساخت که نه تنها باعث هزاران فرصت شغلی جدید شد بلکه دوربینی به دنیا عرضه کرد که فشار یک دکمه آن مصرفکنندگان را در تمام دنیا ذوق زده کرد. بنابراین براساس نظریه “ماکسوبر” آموزش و پرورش در ایجاد تحولات ارزشمند از طریق تربیت نیروی انسانی کارآفرین نقش مهمی دارد. آموزش و پرورش علاوه بر تربیت نیروی انسانی کارآفرین برای توسعه اقتصادی و تحولات اجتماعی میتواند باورها و ارزشها را در دانشآموزان با اعتماد به نفس، تقویت هویت مذهبی و ملی و تشویق به کارهای خلاقانه در جامعه فراهم نماید که همین امر سبب رشد و بالندگی، رقابت و تحول در اجتماع خواهد شد.
● ضرورت برنامهریزی
چون آموزش و پرورش بارور، خلاق و سازنده امری است حیاتی در کشور، باید برای پیشرفت کشور (توسعه اقتصادی، اجتماعی) و رسیدن به تحولات موجود در جهان و بازنماندن از علم و تکنولوژی جهانی، راهبردها و تدابیر علمی و منطقی به صورت برنامهریزیهای کوتاهمدت میان مدت و بلندمدت تدوین و اجرا نمود .باید براساس چشمانداز ۲۰ ساله که توسط کارشناسان و متخصصین تهیه و تدوین گردیده است برنامهریزی کرد. یکی از ضروریترین اقدامات این است که حوزه ستادی باید از کارهای روزمره و خستهکننده کاملا به دور باشد و همواره با طراحی، سیاستگذاری و برنامهریزی، آینده نظام و کشور را تضمین کند، متاسفانه کارهای ستادی و صف مجزا و روشمند نیست و تداخل کاری در تدوین اولویتها، راهبردها، طرحها و برنامهها وجود دارد، برنامهریزی آموزش و پرورش با مشخص ساختن هدفها و اولویتهای آموزشی کشور و کشیدن نقشه و طرحهایی برای رسیدن به آن اهداف سروکار دارد.
در کتاب یونسکو به نام برنامهریزی آموزش و پرورش )Educational Planning( آورده شده است؛ برنامهریزی آموزش و پرورش برداشتی است منطقی وعلمی برای حل مسائل آموزشی مشتمل بر تعیین هدفها و منابع بررسی راههای رسیدن به اهداف و بالاخره پیاده کردن برنامه براساس شناسایی وضع کنونی و روند آن. البته صاحبنظران تعلیم و تربیت و تعلیم معتقدند کار برنامهریزان تعیین هدفها نیست بلکه تدبیر وسایل برای رسیدن به اهداف است. اگر تعیین اهداف در سطوح و مراحل دیگری انجام گیرد دلیل بر جدایی هدف با برنامه نیست بلکه تعیین هدف مبنای برنامهریزی است. در رویکرد مدیریت برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل آورده شده است اگرچه همه فراگردها دارای کارکرد مهم و جداگانهای هستند اما در اصل کارکرد مدیریت به دو صورت تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرای تصمیم شامل سازماندهی، هدایت (رهبری)و کنترل (نظارت) میباشد. لذا برنامهریزی اهمیت و ارزش ویژهای در مدیریت دارد.
مجموعه فعالیتهای لازم برای برنامهریزی در آموزش و پرورش:
۱)شناخت امکانات و منابع انسانی و غیرانسانی موجود
۲) تعیین و تعریف اهداف و مشخص کردن مراتب و درجهبندی آنها
۳) بررسی و پیشبینی منابع و امکاناتی که به تحقق اهداف کمک میکند.
۴) تشخیص و تعیین فعالیتها و اقدامات لازم برای رسیدن به اهداف
۵) تعیین خطمشیها و روشهای عملیاتی
● فواید برنامهریزی در آموزش و پرورش:
۱) جهتدهی به کار معلمان و مدیران براساس چشمانداز موجود
۲) عطف توجه بیشتر معلمان و مدیران برای وصول به اهداف سازمان
۳) پرهیز از فعالیتهای تکراری و روزمره
۴) ایجاد هماهنگی و همکاری بیشتر بین واحدها
۵) شفافسازی فعالیتهایی برای تسهیل و تسریع فعالیتهای آموزش و پرورش
● انواع برنامهریزی در آموزش و پرورش:
۱) برنامهریزی از نظر زمان
▪ کوتاهمدت از یک تا ۵ سال میباشد.
▪ میان مدت از ۵ تا ۱۰ سال میباشد.
▪ بلندمدت از ۱۰ تا ۲۰ سال میباشد.
۲) برنامهریزی از نظر حیطه و دامنه فعالیت
▪ برنامهریزی کلان macro
▪ برنامهریزی خرد micro
▪ برنامهریزی محلی national
▪ برنامهریزی ملی Local
▪ برنامهریزی جامع comprehensive
▪ برنامهریزی ویژه Special
البته بعضی از این برنامهریزیهای ممکن است در هم ادغام شده باشند مثل برنامهریزی ملی با جامع و…
۳) برنامهریزی از نظر چگونگی عمل
▪ متمرکز- الزامی:
بیشتر در کشورهای سوسیالیستی معمول است.
▪ ارشادی- ترغیبی:
بیشتر در کشورهای پیشرفته بوده و ایالتها، استانها و مناطق اختیارات بیشتری دارند.
▪ مشکلگشایی- موردی:
بیشتر در کشورهای جهان سوم مرسوم است که هدف آن بیشتر رفع مشکلات موردی و اصلاحات است و بنا به ضرورت برای توسعه جهشی صورت میگیرد.
امید است با همت والای مسئولین آموزش و پرورش و سایر دستاندرکاران فرهنگساز، شاهد رشد و شکوفایی اقتصادی و تحولات و نوآوریهای اجتماعی در جامعه از طریق برنامهریزی علمی- منطقی در آموزش و پرورش باشیم.
صفیالله ملکی
کارشناس ارشد امور فرهنگی
منابع و مآخذ:
-۱ علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی انتشارات، نشر روان ۱۳۷۵
-۲ حاجی دهآبادی، محمدعلی، مدیریت فرهنگی، حوزه علمیه خواهران ۱۳۸۲
-۳ فیوضات، یحیی، مبانی برنامهریزی آموزشی، ویرایش ۱۳۸۳
-۴ زندیپور، طیبه، برنامهریزی تحصیلی و شغلی، شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران ۱۳۸۴
-۵ سعیدیکیا، مهدی،اصول و مبانی کارآفرینی، انتشارات کیا ۱۳۸۵
منبع : روزنامه رسالت